larissa shmailo
Oscillation
Cellular grandfather, pity me: once it was understood
how things were done, how the boiling ferns invited the
glaciers to come, how the dinosaurs asked to die. Os-
cillation: The world was born in swing and sway, and I,
fasting slowly, am not random nor mad, but large, and
more precise than you. My blood makes air and cells; my
moon subtends the sky; my tides squeeze life out of rock.
All my night journeys find a sun; I leave orchards and o-
lives behind.
Persian`s version
Translator: Mohammad Mostaghimi (rahi)
لاريسا شمايلو
نوسان
یک بار همدردی من
با پدربزرگ
همراه شد
فهمیده بود
چگونه جوشش سرخسها
فراخواندهاند
یخچالهای طبیعی را
و چگونه دایناسورها
منقرض شدهاند
نوسانات:
جهان زاده شده است
دوره به دوره!
[ من بهآرامی سکوت کردم]
- من نه تصادفیام
نه بیهوده
اما بزرگ و مفیدتر از تو
خون من هوا و سلول می سازد
ماه من
آسمان را درمینوردد
جزر و مد من
از فشار زندگی میکاهد
هماره شب من
میرود تا خورشیدی بیابد.
*
من رها میکنم
باغهای میوه و زیتون موعود را!
گزاشتار: محمد مستقيمي (راهي)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر