Welcome

راهیانه، همان راهی در رایانه است

‏نمایش پست‌ها با برچسب مقاله. ادبی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مقاله. ادبی. نمایش همه پست‌ها

پنجشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۱

تأویلی بر شعر نشانی سهراب سپهری



      محمد مستقیمی(راهی)
      ۱۳۶۸
      سال‌ها پیش گمان می‌كردم متون ادبی، یک تأویل بیش ندارد و  آنچه من می‌فهمم همان است كه شاعر یا نویسنده می‌اندیشیده است. نمی‌دانستم كه یک  شعر خوب به تعداد خوانندگانش تأویل می‌پذیرد. تأویلی كه بر شعر نشانی سهراب سپهری  نوشته‌ام مربوط به همان سال‌هاست و یكی از برداشت‌ها از این شعر. از كسانی كه در  این متن بر ایشان تعریضی دارم پیشاپیش پوزش می‌طلبم.

جمعه، شهریور ۱۰، ۱۳۹۱

آدمي و دنياي خيال

  آدمي و دنياي خيال
 
          تخيّل ويژگي همه‌ي انسان‌هاست. در برخورد ابتدايي به نظر مي‌رسد كه توان تخيّل در انسان ها متفاوت است در حالي كه چنين نيست آنچه در انسان‌ها متفاوت است توان تخيّل نيست چرا كه انسان هر گاه با منِ دروني خويش درگير است و از منِ بيروني جداست در فضاي خيال به سر مي‌برد. انسان‌ها تنها در شناخت تخيّل خويش متفاوتند و با اين ديدگاه آن ها مي‌توان به چند دسته تقسيم كرد:


         الف: كساني كه متوجّه تخيّلات خويش نيستند. اين گروه بيشترين افراد بشر را در بر مي‌گيرد يعني عامّه‌ي مردم.
         ب: كساني كه در تخيّلات خود به كشف‌هايي نايل شده با دلايل عقلي به اثبات آن دست مي‌زنند. اين گروه از انسان‌ها را فيلسوف مي‌ناميم.
         ج: كساني كه تخيّلات خود را با دلايل و قوانين علمي اثبات مي‌كنند. اين گروه دانشمندان هستند.
         د: گروهي كه در ساختن تخيّلات خويش مي‌كوشند و آن‌ها را مي‌آفرينند. اين گروه مخترعين هستند.
         ه: گروهي كه تخيّلات خويش را توهّم مي‌كنند و واقعيّت مي‌پندارند. اين گروه عرفا هستند و اصطلاحاً مراحل تخيّل خويش را كشف و شهود مي‌نامند.
          و: و بالاخره گروهي از انسان‌ها كه تخيّل خود را بدون آن كه به دنياي واقعيّت ببرند به همان شكل به عنوان يك ماده خام به جامعه ارائه مي‌دهند. اين گروه هنرمندان هستند.
         تنها هنرمند است كه در فضاي خيال به سخن درمي‌آيد و كشف خود را به همان صورت خيالي با لوازمي كه در اختيار دارد به شكل‌هاي گوناگون: موسيقي، نقاشي، تنديسگري، شعر و غيره به منصه ظهور مي‌رساند. تخيّل اين گروه مي‌تواند به عنوان ماده خام در اختيار گروه‌هاي ديگر يعني فلاسفه، دانشمندان، مخترعين و عرفا قرار گيرد. اينان با تأويل خيال هنرمندان به اثيات، آفرينش و شهود مي‌رسند. هنرمندي كه خود به اين مراحل مي‌رسد ديگر هنرمند نيست يا فيلسوف است يا دانشمند يا عارف. تنها با تأويل تخيّل خويش گستره‌ي تأويل را از ديگر مخاطبين ربوده و آن را به يك مورد محدود مي‌سازد. اين آفت بزرگترين آفت شعر ما از گذشته تا حال است كه شاعران بايد آن را بخوبي شناخته از آن بپرهيزند.
                                                                           
                              محمّد مستقيمي (راهي)
                                 مردادماه 1387

ساختار و ماهيّت شعر

ساختار و ماهيّت شعر

       قرن‌هاست كه ذهن منتقدان عرصه‌ي‌ ادبيات درگير است كه تعريف جامعي از شعر ارائه دهند و هنوز كه هنوز است اين توفيق دست نيافتني مي‌نمايد. من بنا ندارم كه به تعريف شعر برسم بلكه بر آن سرم كه به ساختار و ماهيًت آن بپردازم چرا كه روشن شدن اين دو مقوله اگر چه تعريفي از شعر را به عبارت نمي‌آورد امًا ذهن خواننده را به يك شناخت كلًي از آن هدايت مي‌كند.