یادداشتهای پراکنده
از دوستی پرسیدم: چرا همسر اول طلاق گفتی؟ گفت: از هیچ کس رو نمیگرفت جز من!!!!
گفتند چرا دخترت را به فلانی نمیدهی گفت: بعضی میگویند گذشته بعضی میگویند گذاشته من در میان گذشته و گذاشته ماندهام هرچند توفیری در این دو نیست.
یکی از نویسندگان مشهور را گفتند چرا زن نمیگیری گفت: دوستان دارند
گفتند: سیگار را ترک کن گفت: سیگار تنها دوستی است که پا به پای من میسوزد چگونه ترکش کنم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر